سلام
سال نومبارک
یادمه برات مهم بود که شب عیدمو خراب نکنی...
حالا نمیگم خرابه ، اما خوشحالم میکنی بیای و خبری از خودت بدی....
اگه اومدی، پست بعدی یه سوپرایز برات دارم :)
22 آذر 1402 مبارک ?
دلی که از هر تنگی،تنگ تره...
میشمارم
19....20....21.....
یه لیوان چایی..یه آهنگ که پلی میشه.....تمام حسرت هنوزم....
یه عکس که جلومه...خیال خنده های تو،شد آرزوی هرشبم...
بغضی که میترکه..هق هق میشه...ای درد ببین به استخوان رسیدی...ناخوداگاه میگم اونی که برید من نبودم!
قندی که به گلوم جست!
میشمارم
19..20...21...22
آهنگ بعدی!
دوباره روز میلاد تو...دل من هنوز یاد تو...می دونم بین مون فاصله ست...
هق هق..سرفه از شیرینی قند..اشکها...و عکستون!
نوشتم
مثل همیشه اینجا و تویی که...
دوباره پلی میشه........ایندفعه مخلوط توی ذهنم
تمام حسرت هنوزم..خزان شد و نیامدی...ای عشق....می دونم بین مون فاصله ست...اگر ندیدمت تو را تو گریه کن برای من...همین که از دلم بریدی!
یاکریم ها اومدن دم تراس...برم براشون غذا بریزم...
یه قلوپ دیگه چایی...
و همچنان
19...20...21...22
تولد دختر تیرماهی ت مبارک...
چند روز با من اختلاف داره تولدش؟
دلم براش میسوزه ک تیرماهی شده...چون بعدا برای خودش خیلی سخت میگذره..یکی رو با تمام وجود دوست داشته باشه..از همه زندگیش براش مایه بذاره..صبر رو از روو ببره و بعد..........
لیست کل یادداشت های این وبلاگ